سپـﯦـــددشـﭠـــ سراﮮهمـﮧ

شـﮩࢪﮮ دࢪ مـࢪڪز آبشاࢪهاﮮ بـﭔشـﮧ ،گـࢪﭔﭞ،چڪان،ﭡـلـﮧ زنگ(شوﮮ)

کلام - خاطره شهدا 28-7

 کلام شهدا :

از تمام اقشار ملت، اعم از کسبه، اطبا، مهندسین، علما و سپاهیان به عنوان یک فرد از اجتماع که حق بر گردنش هست تشکر مى‏کنم و عرض مى‏ کنم که هرکدام از شما ممکن است در کار خود کمبودهایى حس کنید و مشکلاتى براى شما باشد. اینجانب خواهشمند است که موقعیت اسلام و انقلاب و کشور را در نظر گرفته و صبر بیشترى کنید و توجه داشته باشید که در مشکلات است که انسان‏‌ها آزمایش مى ‏شوند. شهيد حسين خرازي

خاطره شهدا :

حاج عباس کریمی رفتار و كردارش با پذيرفتن فرماندهي لشگر تغيير نكرد و او كسي نبود كه اين القاب را افتخاري بداند به همين خاطر هيچ وقت نخواست عنوان كند كه فرمانده لشگر است زيرا بسيجيان را فرماندهان واقعي جنگ مي‌دانست. بعد از عمليات خيبر، مشغله‌اش زياد شد و دير به خانه مي‌آمد. او چيزي نمي‌گفت. من هم نمي‌پرسيدم تا اينكه يك روز از طرف لشگر تلفن مخصوصي را در خانه ما نصب كردند و گفتند: «اين مخصوص فرماندهي است و عباس فرمانده لشگر 27 محمد رسول الله (ص) است.» او با اينكه فرمانده لشگر بود حقوق كمي‌ مي‌گرفت. هنگام شهادت ميزان حقوقش 2900 تومان بود. اموالي را كه در اختيار داشت متعلق به خداوند و تمامي‌ مردم مي‌دانست و معتقد بود كه او وظيفه نگهباني از آنها را بر عهده دارد و اجازه نمي‌داد بيت‌المال حتي يك سر سوزن جابجا شود. راوی : همسر شهید عباس کریمی
منبع : خاطراتی از کتاب: دجله در انتظار عباس

[ سه شنبه 28 مهر 1394برچسب:شهيد حسين خرازي, ] [ 2:54 ] [ مـﭔﻼد♥ڪـࢪدﮮ ] [ ]

احکامــ 28-7

س)  مسجدى وسايل مستعمل زيادى از قبيل منبر و درب و پنجره و ظروف اضافى و غيره دارد که مورد استفاده نمى‌باشد. آيا مى‌توان آنها را جهت مخارج مسجد يا تعميرات آن فروخت و يا به مصرف حسينيه که در جنب مسجد است رساند؟  
ج) اگر در همان مسجد قابل استفاده نيست بايد در مساجد ديگر به نحو اقرب فالاقرب استفاده شود و اگر اين هم ممکن نيست فروش آن جايز است ولى‌ بايد در صورت امکان و نياز همان جنس فروخته شده تهيه شود.

[ سه شنبه 28 مهر 1394برچسب:احکامــ 28-7, ] [ 2:52 ] [ مـﭔﻼد♥ڪـࢪدﮮ ] [ ]

حدیثــــ 27 - 7

  طبيب حقيقى‏

 

حضرت رسول اکرم :  
الطَّبِيب اللَّهُ وَلَعَلَّكَ تَرْفِقُ بِأَشْياء تَخْرِقُ بِها غَيْرَكَ. نهج الفصاحة، ص 560
 طبيب واقعى خداست و شايد چيزهايى براى تو خوب باشد كه ديگران از آن زيان مى‏بينند.

[ سه شنبه 28 مهر 1394برچسب: طبيب حقيقى‏, ] [ 2:51 ] [ مـﭔﻼد♥ڪـࢪدﮮ ] [ ]

چرا امام حسین با آن که از شهادت خود آگاهی داشت، زن و فرزندانش را به همراه خود به کربلا برد؟

چرا خانواده؟ 1  

چرا امام حسین با آن که از شهادت خود آگاهی داشت، زن و فرزندانش را به همراه خود به کربلا برد؟
همراهى خانواده امام حسین در حادثه عاشورا می تواند به جهت عوامل زیر باشد:
1- پیام رسانی: تبلیغات گسترده بازماندگان حضرت سیدالشهدا در دوران اسارت موجب انتقال پیام عاشورا به شهرهای مختلف، حتی دمشق پایتخت اموی شد و آنها با این کار اجازه تحریف عاشورا را به دشمنان نداد.

[ سه شنبه 28 مهر 1394برچسب:چرا خانواده؟ 1 , ] [ 2:50 ] [ مـﭔﻼد♥ڪـࢪدﮮ ] [ ]

قرآنـ 28 - 7

    آيه شماره 3  از سوره مبارکه طه

هشدار گر
 
إِلَّا تَذْكِرَةً لِّمَن يخَشىَ
آن را فقط برای یادآوری کسانی که (از خدا) می‏ترسند نازل ساختیم.
 1- انسان فطرتاً داراى باورهایى است، ولى چون از آنها غافل مى‏شود نیاز به تذكّر دارد. «تَذكرة»
2- تقوى و علم و خشیت با یكدیگر ملازمند.( چنانكه در آیات دیگر مى‏خوانیم: «تذكرة للمتّقین» حاقّه، 48، «انّما یخشى اللّه من عباده العلماء» فاطر، 28.) «تَذكرة لمَن یخشى‏»
3- براى رشد مناسب، تنها كمال مربّى و مبلّغ كافى نیست، باید زمینه‏ى پذیرش نیز فراهم باشد. «لمَن یخشى‏» چنانكه براى برداشت محصول خوب، بذر خوب، زمین مناسب و مراقبت لازم است.
4- احساس مسئولیّت مقدّمه پندپذیرى است. «تَذكرة لمَن یخشى‏»
5- وظیفه‏ى پیامبر تذكّر است نه اجبار مردم بر پذیرش. «الاّ تَذكرة لمَن یخشى‏»

[ سه شنبه 28 مهر 1394برچسب:هشدار گر, ] [ 2:48 ] [ مـﭔﻼد♥ڪـࢪدﮮ ] [ ]

رویداد های بیست و هشتم مهر

شمسی : 


 قمری : 

شهادت حضرت يحيي(ع) - نازل شدن عذاب بر بني اسرائيل - وفات سيدرضي مولف نهج البلاغه(406ق) - دعوت حبيب بن مظاهر از طايفه اي از بني اسد براي پيوستن به سپاه امام که 90نفر از آنها به چا خاستند ولي در ميانه راه از ترس سپاه عمربن سعد پراکنده شدند(61ق)

[ سه شنبه 28 مهر 1394برچسب: بیست و هشتم مهر, ] [ 2:47 ] [ مـﭔﻼد♥ڪـࢪدﮮ ] [ ]

من به جز تو به کسی جان بدهم ممکن نیست

من به جز تو به کسی جان بدهم ممکن نیست
به اجل مهلت جولان بدهم ممکن نیست
 به نظر می رسد این فاصله ها کم شدنی ست
غیر ممکن تر از این خواسته ها هم شدنی ست

[ سه شنبه 28 مهر 1394برچسب:به جز تو, ] [ 2:45 ] [ مـﭔﻼد♥ڪـࢪدﮮ ] [ ]

روزنامه پیروزی 27 - 7 - 94

[ دو شنبه 27 مهر 1394برچسب:روزنامه پیروزی 27 - 7 - 94, ] [ 14:4 ] [ مـﭔﻼد♥ڪـࢪدﮮ ] [ ]

درگذشت آیةالله محمدباقر كمره ‏ای (1416 ق)

درگذشت آیةالله محمدباقر كمره ‏ای (1416 ق)

تاریخ وقوع: 5 محرم


آيةاللَّه حاج شيخ محمدباقر كمره‏ اي خميني در سال 1320 قمري در كَمَره (در اطراف خمين) ديده به جهان گشود. از آثار فراواني كه از ايشان باقي مانده است، مهارت آن عالم فرزانه در فقه، اصول، تفسير، كلام و عقايد، تاريخ، تراجم، ادبيات عرب و عجم، لغت، حديث، ملل و مذاهب اسلامي، معاني و بيان و غيره مشهود است. از جمله كتاب‏هايش كه متجاوز از پنجاه عنوان است، عبارتند از: خداشناسي، الدين في طَور الاجتماع (5 جلد)، ستون دين، روحانيت در اسلام (2 جلد)، خودآموز علم بلاغت، مرواريد حكمت و... .
آيةاللَّه محمدباقر كمره ‏اي از تمام اساتيد خويش اجازه ‏ي اجتهاد و روايت داشته و اجازه‏ ي اجتهادش از آيةاللَّه شيخ عبدالكريم حائري يزدي بسيار قابل توجه است. سرانجام اين عالم فرزانه پس از عمري سرشار از خدمات ديني، اجتماعي و علمي در 95 سالگي در تاريخ 5 محرم الحرام 1416 قمري، برابر با 14 خرداد 1374 شمسي بدرود حيات گفت و در صحن حرم مطهر حضرت عبدالعظيم حسني(ع) در ري به خاك سپرده شد.
[ دو شنبه 27 مهر 1394برچسب:درگذشت آیةالله محمدباقر كمره ‏ای, ] [ 2:34 ] [ مـﭔﻼد♥ڪـࢪدﮮ ] [ ]

درگذشت فاضل مراغي (1310 ق)

درگذشت فاضل مراغي (1310 ق)

تاریخ وقوع: 5 محرم


رحلت عالم امامي و فقيه اصولي آيت ‏اللَّه "ملااحمد بن علي اكبر فاضل مراغي" (1271ش)رحلت عالم امامي و فقيه اصولي آیةاللَّه «ملااحمد بن علي اكبر فاضل مراغي» (1271ش)
آيت‏ اللَّه ملااحمد فاضل مراغي در اواسط قرن سيزدهم هجري قمري به دنيا آمد. وي در اصل از اهالي مراغه و ساكن تبريز بود. ايشان پس از طي تحصيلات مقدماتي علوم اسلامي، راهي حوزه علميه نجف اشرف گرديد و از محضر استاد اعظم، شيخ مرتضي انصاري و سيد حسين كوه كمره ‏اي و ديگر بزرگان استفاده نمود. فاضل مراغي پس از سالياني كه در حوزه نجف حضور داشت به مدارج بالاي علمي دست يافت به تبريز بازگشت و به تدريس فقه و اصول و كلام پرداخت. از ايشان آثاري بر جاي مانده كه حاشيه بر نهج ‏البلاغه، حاشيه بر صمديه، تفسير قرآن و نكات القرآن و بيان دقائقه از آن جمله است. سرانجام اين عالم امامي و فقيه اصولي و متكلم و اديب بزرگوار، در نهم مرداد 1271 ش برابر با پنجم محرم الحرام 1310ق در تبريز درگذشت و پيكرش را به نجف منتقل نموده و در وادي‏السلام به خاك سپرده شد.
[ دو شنبه 27 مهر 1394برچسب:درگذشت فاضل مراغي, ] [ 2:33 ] [ مـﭔﻼد♥ڪـࢪدﮮ ] [ ]

ورود شبث بن ربعى به کربلاء

ورود شبث بن ربعى به کربلاء (61 ق)

تاریخ وقوع: 5 محرم


شبث بن ربعى کوفى، یکى از دعوت‌کنندگان امام حسین (علیه‌ السلام) به کوفه بود که ابن زیاد پس از حرکت کردن امام حسین(علیه‌ السلام) به سمت کوفه، او را نزد خود خواست. وى نخست خود را به بیمارى زد ولى شبانه نزد ابن زیاد رفت و جایزه گرفت و به همراه چهارهزار نفر رهسپار کربلا شد و روز پنجم محرم سال 61 هجرى قمرى به کربلا رسید.
شبث بن ربعى کوفى شخصى منافق و خبیث بود، زیرا نخست از اصحاب حضرت امام على (علیه‌ السلام) بود و بعد جزء گروه خوارج شد. سپس توبه کرد و بعد از مدتى براى کشتن امام حسین (علیه‌ السلام) عازم کربلا شد و بعد از واقعه کربلا با مختار به طلب خون امام حسین (علیه‌ السلام) قیام نمود، سپس در قتل مختار حضور پیدا کرد و در حدود سال 80 هجرى قمرى در کوفه درگذشت.
در بیان خباثت این مرد بى‌دین همین بس که وى صاحب یکى از مساجدى بود که پس از قتل امام حسین (علیه‌ السلام) در کوفه جهت سرور و خوشحالى از کشته شدن امام (علیه‌ السلام) تجدیدبنا شده بود. مساجدى که به این منظور تجدیدبنا شده بودند، عبارتند از: مسجد اشعث بن قیس، مسجد جریر بن عبدالله بَجَلى، مسجد سماک بن مخرمه، مسجد شبث بن ربعى.[۱]
امام حسین (علیه‌ السلام) روز عاشورا به شبث خطاب فرمود: اى شبث بن ربعى و اى حجار بن اَبجر و اى قیس بن اشعث و اى زید بن حارث، مگر شما نبودید که براى من نامه نوشتید که میوه‌هاى اشجار ما رسیده و بوستان‌هاى ما سبز گشته و از براى یارى کردنت لشکرها آراسته‌ایم.
در این هنگام قیس بن اشعث گفت: ما نمى‌دانیم چه مى‌گوئى لکن حکم یزید و ابن زیاد را بپذیر، حضرت فرمود: لا واللّه هرگز دست ذلت به دست شما نمى‌دهم و از شما هم نمى‌گذرم.[۲]
1- تاریخ کوفه، صفحه 46.
2- حوادث الایام، سيد مهدى مرعشى نجفى، صفحه 19.
منبع: پایگاه دانشنامه اسلامی
[ دو شنبه 27 مهر 1394برچسب:ورود شبث بن ربعى به کربلاء, ] [ 2:32 ] [ مـﭔﻼد♥ڪـࢪدﮮ ] [ ]

ورود حصين بن نمير به كربلا

ورود حصين بن نمير به كربلا (61 ق)

تاریخ وقوع: 5 محرم


در روز پنجم محرم، حصين بن نُمير به فرمان ابن زياد در راس سپاهي چهار هزار نفري وارد كربلا شدند تا با تقويت سپاه هزار نفري حرّ بن يزيد رياحي و سپاه چهار هزار نفري عمر سعد، سخت‌گيري بر امام حسين (علیه السلام) را شدّت بخشند. 
[ دو شنبه 27 مهر 1394برچسب:ورود حصين بن نمير به كربلا, ] [ 2:31 ] [ مـﭔﻼد♥ڪـࢪدﮮ ] [ ]

آغاز سریه عبدالله بن أنیس (6 ق)

آغاز سریه عبدالله بن أنیس (6 ق)

تاریخ وقوع: 5 محرم


به پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) اطلاع داده شد كه سفيان بن خالد لحياني در منطقه "عُرَنه" {مكاني در نزديكي هاي عرفات} اردو زد و مردان قبيله خود و بسياري از مخالفان و دشمنان اسلام را گرد آورد و آماده هجوم به سوي مدينه گرديده است.
پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) يكي از ياران دلير و رزمنده خويش، به نام "عبدالله بن اُنيس" را به حضور طلبيد و او را مأمور خاموش كردن اين فتنه نمود.
عبدالله، پيش از اين، هيچ گاه سفيان بن خالد را نديده بود و شكل و قيافه وي را نمي شناخت و بدين جهت، نشاني و علايم وي را از پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) گرفت و به تنهايي از مدينه بيرون رفت و بدون اين كه يار و ياوري با خود داشته باشد، عازم منطقه عُرنَه شد و پس از چندين روز راه پيمايي، به اردوگاه دشمن رسيد و با آن نشاني هايي كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) به او داده بود، به راحتي سفيان بن خالد را شناسايي كرد و خود را به وي نزديك نمود و ادعا كرد كه از مخالفان حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلّم) است و براي نبرد با وي، به سپاه سفيان بن خالد پيوست. عبدالله بن اُنيس، با گفتاري شيرين و خواندن اشعاري دل نواز و گرم كردن مجلس، سفيان را به خود جذب كرد و در اندك مدتي اطمينان وي را به خود معطوف داشت.
سفيان بن خالد، از عبدالله بن انيس خيلي خوشش مي آمد و حتي در حال استراحت، نيز وي را به خيمه خويش مي برد.
عبدالله بن انيس، به دنبال فرصت مناسبي بود، كه شرّ اين گردنكش عرب را از سر مسلمانان كوتاه كند. اتفاقاً چنين فرصتي نصيب وي گرديد. در شبي كه سفيان بن خالد خوابيده بود و عبدالله نيز در خيمه او به سر مي برد، از بستر خويش برخاست و به بستر سفيان نزديك شد و وي را با زيركي تمام مورد هجوم قرار داد و با ضرباتي چند، به هلاكت رسانيد و سرش را از بدن جدا ساخت و از اردوگاه گريخت و به غاري در بلندي هاي اطراف پناهنده شد.
سپاهيان دشمن، پس از اطلاع از قتل سركرده خويش به تكاپو افتاده و از هر سو به دنبال عبدالله بن انيس به راه افتادند، ولي هر چه تلاش كردند، چيزي عايدشان نگرديد و به اين سرباز فدايي اسلام دست نيافتند. بدين سبب، رعب و وحشتي در دشمنان پديد آمد و به ناچار پراكنده گرديدند.
عبدالله بن انيس، با فراست و دليري خاص خويش، از آن غار بيرون آمد و خود را به مدينه منوره رسانيد و سر بريده سفيان بن خالد را در محضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) به زمين گذاشت.
پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) از موفقيت وي شادمان گرديد و به پاس تلاش هايش، عصاي خود را به وي بخشيد و به او فرمود: با اين عصا در بهشت خواهي خراميد، هر چند عصاداران در بهشت اندكند. (1)
بدين ترتيب، فتنه اي كه مي رفت به فساد و خون ريزي بي گناهان منجر شود، با تدبير پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) و فداكاري يك سرباز تواناي اسلام، در نطفه خاموش و نابود گرديد.
 
1- المغازي، ج1، ص 531
[ دو شنبه 27 مهر 1394برچسب:آغاز سریه عبدالله بن أنیس , ] [ 2:30 ] [ مـﭔﻼد♥ڪـࢪدﮮ ] [ ]

عبور حضرت موسى علیه السلام از دریا

عبور حضرت موسى علیه السلام از دریا

تاریخ وقوع: 5 محرم


موسى‌ علیه‌السلام از طرف خداوند متعال مأمور شد، بنى‌اسرائیل را با خود برداشته و به سوى فلسطین برد تا از ظلم و تعدى فرعونیان نجات یابند.
موسى علیه‌السلام به همراه بنى‌اسرائیل از مصر خارج شدند، وقتى کنار دریا رسیدند. بنى‌اسرائیل شروع به بهانه‌جوئى کردند که ما در مصر مزرعه و زمین و خانه داشتیم و اکنون بیچاره شده‌ایم. موسى علیه‌السلام فرمود: مطمئن باشید خدا ما را به حال خود نمى‌گذارد و وسیله نجات عنایت مى‌فرماید.
به فرعون خبر دادند که موسى علیه‌السلام با بنى‌اسرائیل از مصر خارج شده، فرعون دستور داد: لشکرى آماده سازند. او مى‌گفت: به این علت که بنى‌اسرائیل از بندگان ما بوده و اکنون فرار کرده‌اند، باید آن‌ها را دستگیر نموده و دوباره به بندگى خود درآوریم.
فرعون با لشکریان خود به دنبال بنى‌اسرائیل از مصر حرکت کرد. بعضى تعداد بنى‌اسرائیل را ششصد هزار نقل نموده‌اند، اما لشکر فرعون خیلى بیشتر از این‌ها بود.
هنگام صبح که بنى‌اسرائیل به پشت سرشان نگریستند، لشکر بى‌حساب فرعون را دیدند و رعب و وحشتى عظیم دل آنها را فراگرفت و از موسى علیه‌السلام خواستند، چاره‌اى بیندیشد. موسى علیه‌السلام با دلى آرام فرمود: پروردگارم با من است و مرا هدایت خواهد کرد. تا این که لشکر فرعون نزدیک شد و «یوشع» جلو رفت، گفت: اى موسى دستور چیست؟
خطاب رسید: موسى، عصاى خود را به دریا زن تا راهى نمایان گردد، موسى علیه‌السلام عصاى خود را به دریا زد دریا شکاف خورد و قعر دریا نمایان شد، باد و آفتاب قعر دریا را خشکانید. چون بنى‌اسرائیل دوازده تیره بودند، دوازده شکاف از دریا پدیدار شد و آن‌ها عبور کردند.
 
فرعون زمانى رسید که آخرین افراد بنى اسرائیل از دریا خارج مى‌شدند. فرعون و لشکرش وارد دریا شدند، فرمان الهى به امواج دریا صادر گردید تا فرعون و لشکرش را دربرگیرد. لشکر فرعون تمامشان هلاک شدند. فرعون زمانى که خود را در آستانه مرگ دید، گفت: به خداى موسى ایمان آوردم. جبرئیل امین مشتى خاک بر دهان او زد و گفت: با آن همه فساد و اعمال ناشایست، توبه در این زمان فایده‌اى ندارد.
منبع: پایگاه دانشنامه اسلامی
[ دو شنبه 27 مهر 1394برچسب:عبور حضرت موسى از دریا, ] [ 1:31 ] [ مـﭔﻼد♥ڪـࢪدﮮ ] [ ]

کلام - خاطره شهدا 27-7

کلام شهدا : 
 صحبتی با مسئولین، دولتیان و مجلسیان: شما را به خدا، بخون پاک شهدا و به عظمت امام(ره)، مبادا از یاد مستضعفان و محرومان غافل شوید. مبادا طرز زندگیتان غیر از وضعیت قبل از انقلاب شود! مبادا چون طاغوتیان شوید. در اینصورت شهدا در قیامت جلوی شما را خواهند گرفت.
شهيد سيد كاظم كاظمي 

خاطره شهدا : 

صبح زود از خواب بلند شدم تا استكانها و ظرفها را بشویم. تانكر آب نزدیك دستشویی های صحرایی بود. مشغول شستن استكانها بودم كه متوجه شدم در یكی از دستشویی ها باز و یك نفر با سطل از آن خارج شد و به طرف تانكر آب آمد. كنار تانكر كه رسید، سلام كرد و حالم را پرسید. سطل را پركرد و دوباره به سوی دستشویی ها رفت. از پشت سر نگاهش كردم. مهارت خاصی داشت، آب را می‌ریخت و بعد داخل دستشویی را با جارویی كه داشت، می‌شست و سپس به دستشویی دیگری می‌رفت. مشغول تماشایش بودم كه عبد الحسین محمدزاده - كه در بدر به شهادت رسید - مرا به خود آورد: رسول! تمام نشد؟ گفتم: چرا... پرسید: اون كیه؟ گفتم: لابد یكی از نیروهای خدماتی لشكر است. گفت: رسول! این مرد، خیلی آشنا به نظر می‌آید. پرسیدم: مگر او را می‌شناسی؟ گفت: تو آقا مهدی باكری را تا به حال دیده ای؟ گفتم: نه. گفت: به خدا مثل اینكه آقا مهدی است! گفتم: تو هم ما را دست انداختی ها! فرمانده لشكر اینجا چه كار می‌كند! او یك سر دارد و هزار سودا... مگر كارش تمام شده كه بیاید توالت بشوید! مرد سطل به دست به طرف تانكر آمد تا دوباره آن را پر كند. محمد زاده بلند شد و به طرفش رفت. من مطمئن شدم او فرمانده لشكر است؛ ولی هنوز نمی‌توانستم باور كنم. از كنار تانكر بلند شدم و سلام كردم. بعد هرچه من و عبد الحسین اصرار كردیم كه سطل را از دستشان بگیریم و كار را ادامه دهیم، قبول نكرد. كار نظافت دستشویی ها كه پایان یافت، به طرف چادر فرماندهی برگشت. غیر از من و عبد الحسین كسی شاهد آن لحظات نبود. آقای كبیری می‌گفت: آقا مهدی را بارها در حال تمیز كردن توالتها دیده است. حتی به ما توصیه می‌كرد كه این كارها را انجام دهیم تا بچه‌ها به این كارها ارزش بدهند.   شهید مهدي باكري
منبع : راوی: رسول اولاد ذابح، ر. ك: خداحافظ سردار، صص 23 - 25

[ دو شنبه 27 مهر 1394برچسب:شهید مهدي باكري, ] [ 1:26 ] [ مـﭔﻼد♥ڪـࢪدﮮ ] [ ]

احکامــ 27-7

س) چنانچه محرمى قبل از اينکه خود تقصير کند سهواً محرم ديگرى را تقصير کند در اين صورت وضع اعمال هر دو چه حکمى دارد و آيا کفاره دارد يا خير؟  
ج) در صورت سهو، چيزى بر مباشرِ عمل نيست و ضمناً تقصير آن شخص هم چنانچه قصد خروج از احرام داشته، صحيح واقع شده و از احرام خارج مى‌شود.

[ دو شنبه 27 مهر 1394برچسب:احکامــ 27-7, ] [ 1:25 ] [ مـﭔﻼد♥ڪـࢪدﮮ ] [ ]

حدیثــــ 27 - 7

  جانشينان پيامبر

 

حضرت رسول اکرم :  
لا يَزَالُ هذَا الدِّينُ عَزِيزاً مَنِيعاً إلَى‏ إثْنى‏ عَشَرَ كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ . الخصال، ج‏2، ص 470
 اين دين همواره سربلند و از دست دشمنان در امان خواهد بود تا دوازده تن آن را رهبرى كنند كه تمام آنها از قريش هستند.
 

 

[ دو شنبه 27 مهر 1394برچسب: جانشينان پيامبر, ] [ 1:24 ] [ مـﭔﻼد♥ڪـࢪدﮮ ] [ ]

آیا رباب همسر امام حسین در کربلا حضور داشت و چند فرزند داشتند؟

رباب  

آیا رباب همسر امام حسین در کربلا حضور داشت و چند فرزند داشتند؟
پاسخ: رباب دختر امرؤالقيس همسر امام حسين همراه دو فرزندش علي اصغر و سکينه در کربلا حضور داشت.(1) که حضرت علی اصغر عصر عاشورا به شهادت رسید و سکینه به اسارت رفت.
1. فرهنگ عاشورا ص183.

[ دو شنبه 27 مهر 1394برچسب:رباب , ] [ 1:22 ] [ مـﭔﻼد♥ڪـࢪدﮮ ] [ ]

قرآنـ 27 - 7

    آيه شماره 44  از سوره مبارکه عنكبوت

نشانه ها
 
خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقّ‏ِ إِنَّ فىِ ذَالِكَ لاَيَةً لِّلْمُؤْمِنِينَ
آسمان وزمین را آفرید به شایستگی ودر آن نشانه هایی است برای مومنین
 1- آفرینش جهان، هدفدار است؛ «بالحقّ» نگاه ما به جهان نیز باید هدفدار باشد. «لآیةً»
2- مادّیون در پدیده‏ها متوقّف مى‏شوند، ولى خداپرستان از پدیده‏ها عبور مى‏كنند و به شناخت خدا مى‏رسند. «لآیةً»
3- ایمان، از شرایط درك حقایق هستى است. «انّ فى ذلك لآیة للمؤمنین»

[ دو شنبه 27 مهر 1394برچسب:نشانه ها, ] [ 1:20 ] [ مـﭔﻼد♥ڪـࢪدﮮ ] [ ]

رویداد های بیست و هفتم مهر

شمسی :

آغاز عمليات والفجر4(1362ش)
 قمری : 

 عبور حضرت موسي(ع) با بني اسرائيل از دريا و غرق شدن فرعون و همراهانش - اعزام سپاه ابن زياد به كوفه به قصد جلوگيري از حركت مردم براي ياري امام حسين(ع) - اولين محاصره فرات در كربلا - تجمع لشكر يزيد در كربلاعبور حضرت موسى علیه السلام از دریا - آغاز سریه عبدالله بن أنیس (6 ق) -ورود حصين بن نمير به كربلا (61 ق) - ورود شبث بن ربعى به کربلاء (61 ق) - درگذشت فاضل مراغي (1310 ق) -درگذشت آیةالله محمدباقر كمره ‏ای (1416 ق)

 

 

 

 

[ دو شنبه 27 مهر 1394برچسب:بیست و هفتم مهر, ] [ 1:7 ] [ مـﭔﻼد♥ڪـࢪدﮮ ] [ ]